شروع هفته بیستم و کلی خبر
سلام دختر نازم عزیز دلم انبه ی من مامانی قربونت برم که نمیدونم از کجا شروع کنم اول از جمعه 23 اسفند میگم که شما 4 ماه و 10 روزه شدی و روزی بود که روح دمیده شده به جسمت نفسم . خوش اومدی به دل مامانی عشقم . میخواستم حتما تو این روز آش درست کنم و پخش کنم ولی حیف که نشد آخه همون روز همون دوستای بابایی که گفتم میخوان بیان و کلی هم استرس داشتم اومدن و نشد واقعا ولی حتما جبران میکنم . بعدش از دوشنبه 26 اسفند بگم که با بابایی رفتیم سونوی غربالگری سه ماهه دوم و شما رو دیدیم و دلم که برات یه ذره شده بود و خیلی دلتنگت بودم که ببینمت فرشته ی من . بابایی هم که محو تماشای شما و عظمت خدای بزرگ و دکتر خواجه پور مهربون هم که با حوصله تمام اعضای بدنت رو ن...